در ظاهر، این یک داستان جناحی نیست: The Intercept یک نشریه چپ است و نسخه فعلی تلاش ضد اطلاعات نادرست DHS در دولت ترامپ آغاز شد.
اما همه ظرفیت ایدئولوژیک کنونی این تلاش ها را درک می کنند. جنگ علیه اطلاعات نادرست یک علت حیاتی دموکرات ها است، شکایت کلیدی علیه دولت بایدن در مورد این موضوعات از سوی دادستان های کل جمهوری خواه (که پزشکان منتقد سازمان بهداشت عمومی به آنها ملحق شده اند) است و مشهورترین نقطه عطف همچنان سانسور رسانه های اجتماعی است. داستان لپتاپ هانتر بایدن، که فانگ و کلیپنشتاین پیشنهاد میکنند که از چیزی که منطقاً میتوان آن را یک کمپین فشار دولت عمیق نامید، پیروی کرد.
در همین حال، بر اساس پیشنویس گزارشی از DHS که توسط The Intercept به دست آمده است، فهرست حوزههای موضوعی آنلاینی که این وزارتخانه بهطور ویژه نگران آن است، شامل «منشاء همهگیری کووید-۱۹ و اثربخشی واکسنهای کووید-۱۹، عدالت نژادی، عقب نشینی ایالات متحده از افغانستان و ماهیت حمایت ایالات متحده از اوکراین” – عمدتاً مناطقی که در آن، چه از نظر عقلی و چه از روی حماقت، جناح راست پوپولیستی احتمال بیشتری دارد که از موضع تشکیلات مخالفت کند.
و برای آینده توییتر، به ویژه، قابل توجه است که داستان Intercept ابتدا اشاره می کند که کمیته ای که DHS را در مورد سیاست های اطلاعات نادرست مشاوره می دهد شامل رئیس وقت سیاست قانونی، اعتماد و ایمنی توییتر، ویجایا گاد، و سپس اشاره می کند که گاد یکی از آنها بود. اولین افرادی که توسط ماسک اخراج شدند. این یک اشاره ضمنی به سوئیچ چپ-راست است: در دوران ماسک غول رسانه های اجتماعی به طور گسترده ای در حال حرکت به سمت راست دیده می شود، اما این می تواند به معنای تبدیل شدن باشد. کمتر درگیر بازویی از آنچه زمانی دولت امنیت ملی جورج دبلیو بوش بود.
هدف از تأکید بر این معکوس این نیست که نشان دهد هر یک از طرفین احتمالاً به عقب برمیگردند. نگرش های در حال تحول راست و چپ منعکس کننده موقعیت های در حال تحول آنها در جامعه آمریکاست، با لیبرالیسم فرهنگی بسیار بیشتر از نسل قبل در نهادهای نخبه و محافظه کاری به طور فزاینده ای بدنام می شود، که نماینده حوزه های انتخابیه پایین تر و ایده های خارجی است.
اما آگاهی قوی تر از تلنگر ممکن است در تعدیل وسوسه هایی که هر دو طرف را مبتلا می کند مفید باشد. برای ترقیخواهان، این میتواند به معنای اعتراف به این باشد که جنگهای اطلاعات نادرست وزارت امنیت داخلی، تلاش آن برای دست به دست شدن با قدرتهای بزرگ سیلیکون ولی، بهعنوان یک سناریوی دیستوپیایی از جانب آنها در سالهای نه چندان دور تلقی میشد. بنابراین، آیا واقعاً اگر به جای معترضان به جنگ عراق، ترامپیست ها و منتقدان آنتونی فائوچی هدف قرار گیرند، این امر کمتر دیستوپیایی است؟ و اگر کمی ترسناک و سانسورآمیز و غیرآمریکایی است، آیا این باعث نمیشود که برخی از پارانویای این روزها در سمت راست کمی کمتر غیرقابل درک و ظاهراً فاشیستی و حتی کمی قابل ربطتر باشد؟
سپس، جناح راست فاکس مولدر ممکن است از یادآوری چیزی که محافظه کاران – یا حداقل این محافظه کار – در مورد چپ ضد تشکیلات غیرقابل تحمل می دانستند، سود می برد، که نه بدبینی، بلکه زودباوری آن بود، نه اشتیاق برای زیر سوال بردن روایات رسمی، بلکه سرعتی که جایگزین های نامعقول ریشه دوانیدند. (اگر بخشهایی از “JFK” الیور استون به شما کمک میکند بفهمید که تئوریهای توطئه از کجا میآیند، بخشی که در آن توطئه “توضیح داده میشود” باید شما را یک جمهوریخواه نیکسون کند.)