نتایج انتخابات عمومی ایتالیا میتواند توازن قوا را در اتحادیه اروپا تغییر دهد و احزاب راستگرای افراطی و متعصب به یورو، دولت بعدی رم را هدایت کنند. ایتالیا در دوران نخستوزیری ماریو دراگی که ایتالیا را به صندلی رانندگی در اروپا بازگرداند و نفوذ کشوری را که عادت به مشت زدن زیر وزن خود دارد، تقویت کرد.
دراگی در پایان آخرین کنفرانس مطبوعاتی خود، یک هفته قبل از انتخابات ایتالیا، هشداری به ائتلاف دست راستی ارسال کرد که آماده جانشینی او در راس سومین اقتصاد بزرگ اتحادیه اروپا بود.
ما چشم انداز خاصی از اروپا داریم. متحدان ما آلمان، فرانسه و سایر کشورهای اروپایی هستند که از حاکمیت قانون حمایت می کنند. مجارستان اوربان در آخرین کشمکش با بروکسل بر سر حاکمیت قانون.
وی افزود: “انتخاب شرکای ما باید بر اساس منافع ایتالیایی ها باشد – نه فقط بر اساس دلایل ایدئولوژیک.” سوالی که باید در نظر داشت این است که کدام یک از این شرکا می توانند بهتر به ما در حفاظت از این منافع کمک کنند.
پیش از این، دراگی با کسانی که سقوط او را تسریع کردند، حساب باز کرد و آنچه را که او به عنوان “عروسک های اجیر شده” توصیف کرد که به دستور کار ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه در ایتالیا ادامه می دهند، محکوم کرد. او نامی نبرد، اما همه فهمیدند که منظور او ماتئو سالوینی، رهبر پوتین تیشرتپوش لگا است، که دیگر آشکارا از این مرد در کرملین حنایی نمیکند، اما همچنان با تحریمهای غرب علیه روسیه مخالف است.
لگای سالوینی در آستانه بازگشت به قدرت پس از انتخابات عمومی یکشنبه است – البته این بار به عنوان یک شریک بسیار کوچک برای برادران ایتالیای جورجیا ملونی، حزبی با ریشه های نئوفاشیستی که 26 درصد از آرای ملی را به خود اختصاص داد و رقبا و متحدانش را شکست داد. یکسان این دو حزب راست افراطی اکثریت کرسی ها را در ائتلاف با فورزا ایتالیا به رهبری سیلویو برلوسکونی به دست آوردند که با کمک یک قانون انتخاباتی پیچیده که به نفع اتحادهای گسترده بود.
برلوسکونی در 85 سالگی قول داده است که بر دولت تحت رهبری ملونی تأثیری تعدیل کننده داشته باشد. او که درست بود، در آستانه رای گیری، تهاجم پوتین به اوکراین را به عنوان تلاشی برای به قدرت رساندن “افراد شایسته” در کیف توصیف کرد.
چنین ائتلاف باروکی است که قرار است پس از 18 ماه از حکومت دراگی به قدرت برسد – دوره ای از ثبات نادر که در آن ایتالیا نقش اصلی را در اروپا ایفا کرد، به ایجاد یک جبهه متحد علیه مسکو و مهندسی یک بهبودی تاریخی همه گیر کمک کرد. طرحی که رم تا حد زیادی بزرگترین ذینفع از آن است.
یک اروپا ازپادشاه’ ملت ها
دورنمای راستگراترین دولت ایتالیا از زمان جنگ جهانی دوم تاکنون واکنشهای متفاوتی را در سراسر اروپا برانگیخته است، از جشنهای شادیبخش احزاب بدبین تا زنگ خطری که برخی از رهبران اتحادیه اروپا به صدا درآوردهاند.
مارین لوپن، رهبر حزب راست افراطی تظاهرات ملی فرانسه، یکی از اولین کسانی بود که یکشنبه شب واکنش نشان داد و مدعی شد رای دهندگان ایتالیایی به اتحادیه اروپا «درسی فروتنی» داده اند. متحدان او در حزب Vox اسپانیا گفتند که پیروزی ملونی “مسیر اروپای جدید کشورهای آزاد و مستقل” را نشان می دهد. رویکرد به چالش های اروپا».
دولت های اروپای غربی محتاط تر بودند.
الیزابت بورن، نخست وزیر فرانسه تاکید کرد که اتحادیه اروپا ارزش های خاصی از جمله حق زنان برای سقط جنین را دارد – اشاره ای به اقدامات دولت های منطقه ای راست افراطی در ایتالیا برای محدود کردن این حق. در اسپانیا، خوزه مانوئل آلبارس، وزیر خارجه اسپانیا هشدار داد که پوپولیسم “همیشه به فاجعه ختم می شود”. در هلند، کشوری که در گذشته مکرراً با ایتالیا دعوا کرده است، نخست وزیر مارک روته گفت که نتیجه انتخابات “البته باعث نگرانی است”.
ماری آن ماتارد بونوچی، استاد تاریخ معاصر در دانشگاه پاریس هشتم، که در جنبش های راست افراطی تخصص دارد، گفت که شرکای اروپایی ایتالیا دلایل خوبی برای نگران شدن دارند.
او با استفاده از کلمه فرانسوی گفت: «پروژه اعلام شده ملونی این است که به سمت اروپای «حاکمیتگرا» پیش برود. souverainiste، که به احزابی اطلاق می شود که نظارت فراملی را رد می کنند و به دنبال بازگرداندن قدرت به دولت های جداگانه هستند. ما به وضوح به معکوس شدن یک روند تاریخی که منجر به یکپارچگی بیشتر اروپایی می شود، نگاه می کنیم.
توازن قدرت در اتحادیه اروپا در بازی با پیامدهای جنگ روسیه در اوکراین و بدترین بحران انرژی و هزینه زندگی در این قاره در دهههای اخیر است. پیروزیهای راست افراطی در سوئد و ایتالیا نگرانیهایی را در بروکسل، پاریس و برلین درباره یک «جبهه پوپولیستی» برانگیخته است که میتواند مانع از تصمیمگیری اتحادیه اروپا شود.
دولت بعدی ایتالیا اولین دولتی نخواهد بود که احزاب مخالف اروپا را در بر می گیرد. لگا قبلاً حکومت کرده است، ابتدا با برلوسکونی و اخیراً با جنبش 5 ستاره ضد تشکیلات. پروفسور لیلا سیمونا تالانی، رئیس مرکز سیاست ایتالیایی در کینگز کالج لندن، گفت: اما یک دولت به رهبری ملونی اولین دولتی خواهد بود که یک شیب ایدئولوژیک روشن در مورد اروپا دارد.
او گفت: «دولتهای بدخواه پیشین درباره اروپا ایده روشنی نداشتند، در حالی که این احزاب میدانند که چه میخواهند: اروپای ملتها». آنها توسط یک ایدئولوژی روشن هدایت می شوند.
پاریس یا بوداپست؟
ملونی که با شعار “خدا، وطن، خانواده” مبارزات انتخاباتی خود را آغاز کرد، متعلق به یک اردوگاه محافظه کار است که در دنیایی که به سرعت در حال تغییر و جهانی شدن است، احساس محاصره می کند. در ذهن او، نیروهای محاصره کننده شامل مهاجرت، اسلام، ادغام اروپایی، “ایدئولوژی های بیدار” و آنچه او به عنوان “لابی های دگرباش جنسی” توصیف می کند، می باشد.
>> “مادر، ایتالیایی، مسیحی”: جورجیا ملونی، رهبر راست افراطی ایتالیا در آستانه قدرت
روزنامه چپ ایتالیا نوشت: چنین دیدگاههایی به جای پاریس و برلین به ورشو و بوداپست نزدیکتر است.La Repubblica” در سرمقاله روز سه شنبه.
«این یک ملاحظات جغرافیایی صرف نیست. این روزنامه با اشاره به اینکه برای اولین بار در تاریخ جمهوری خواهان ایتالیا، رهبری این کشور توسط یک حزب «حاکمیتگرا» خواهد بود، نوشت: «تغییر جبهه از سوی رم باعث ایجاد یک زلزله سیاسی بیسابقه در نهادهای اتحادیه اروپا خواهد شد.»
در پارلمان اروپا، برادران ملونی ایتالیا با محافظه کاران و اصلاح طلبان اروپایی (ECR) نشسته اند، گروهی که ماموریت اعلام شده آن متوقف کردن یا معکوس کردن روند ادغام است که از زمان معاهده رم در سال 1957 زیربنای پروژه اروپایی بوده است.
چنین مأموریتی با تاریخچه دخالت ایتالیا با اتحادیه اروپا در تضاد است.La Repubblicaوی افزود و خاطرنشان کرد که رم از زمان تأسیس همواره طرفدار افزایش ادغام اتحادیه اروپا بوده است.
چندی پیش بود که ملونی خواستار خروج ایتالیا از منطقه یورو شد و نهادهای اتحادیه اروپا را “تا هسته پوسیده” توصیف کرد. مواضع او در سالهای اخیر ملایمتر شده است، اگرچه در طول مبارزات انتخاباتی او بارها به رهبران اتحادیه اروپا هشدار داد که “سوار رایگان به پایان رسیده است”.
«قابل درک است که نگرانی زیادی در مورد موضع ملونی در قبال اروپا وجود دارد. آرتورو وارولی، از شورای روابط خارجی اروپا، گفت: او میتواند به همسویی با اوربان ادامه دهد یا یک مسیر نهادیتر را به محض رسیدن به قدرت طی کند.
او گفت: «رهبران اتحادیه اروپا به ملونی با سوء ظن می نگرند زیرا هر پافشاری لفاظی بر منافع ملی ایتالیا با مفهوم ادغام اروپا در تضاد است. وارولی با اشاره به حمایت مستحکم ملونی از تحریم مسکو و تسلیح کیف افزود: «با این حال، او همچنین ثابت کرده است که میتواند موضع خود را در مورد موضوعات خاص، به ویژه در مورد روسیه، تغییر دهد».
مائوریزو کوتا، استاد علوم سیاسی در دانشگاه سیهنا، گفت که جنگ در اوکراین به روشن شدن جایگاه رهبران در رابطه با روسیه و اتحاد غربی کمک کرده است.
او گفت: «در نتیجه جنگ، امروزه انجام چنین انتخابهایی آسانتر است، در واقع تقریباً اجباری هستند. ملونی نشان داده است که به اتحاد غربی لنگر انداخته است. کوتا افزود، در مقابل، جنگ پوتین اختلافات را در اردوگاه موسوم به “حاکمیت” آشکار کرده است.
اوربان، لهستان و مارین لوپن فقط با هم جمع نمی شوند. لهستانیها به شدت با ناتو مرتبط هستند، در حالی که اوربان و لوپن با ناتو مرتبط نیستند. آنها ممکن است در مورد مسائل اخلاقی مانند سقط جنین و مداخله اتحادیه اروپا در امور داخلی با هم ترکیب شوند، اما در مورد سیاست خارجی، طرح احیای اتحادیه اروپا و نحوه مدیریت مهاجرت اغلب با هم اختلاف دارند.
درخواستهای مکرر ایتالیا برای انعطافپذیری بیشتر در مدیریت بار بدهی عظیماش معمولاً در میان کشورهای عضو صرفهجو در اروپای شرقی همدلی چندانی ندارد. و در حالی که کشورهای اخیر در بسیاری از لفاظی های تند ملونی در مورد موضوع مهاجرت سهیم هستند، آنها همچنین کشورهایی هستند که کمترین تمایل را برای کمک به ایتالیا برای مقابله با مهاجرانی که از دریای مدیترانه می گذرند، دارند.
ایده های ملونی او را بیشتر با رهبران لهستان، مجارستان و جمهوری چک هماهنگ می کند. تالانی گفت: «مشکل او این است که آن کشورها از منافع ایتالیا حمایت نمی کنند. جالب خواهد بود که ببینیم این اتحادها چگونه عمل می کنند.”
منحنی یادگیری تند ملونی
ملونی در حالی که در فکر انتخاب اولین کابینه خود است، با یک مشکل منابع انسانی روبرو می شود: یافتن نامزدهای مناسب برای مشاغل برتر.
تالانی گفت: «فقدان تخصص در مورد اتحادیه اروپا در اطرافیان او وجود دارد. در مقایسه با دراگی، این فقط یک جهش به عقب نیست، بلکه یک سقوط آزاد است.
رئیسجمهور سرجیو ماتارلا از نزدیک شاهد آغاز رایزنیها با رهبران حزب برای بحث درباره دولت جدید خواهد بود. روسای جمهور ایتالیا نمی توانند وزیران را انتخاب و انتخاب کنند، اما می توانند بر انتخاب تأثیر بگذارند.
کوتا گفت: “ماتارلا می خواهد اطمینان حاصل کند که وزارتخانه های کلیدی با اتحادیه اروپا سازگار هستند.” برای مثال، تصور اینکه او بازگشت سالوینی به وزارت کشور را بپذیرد سخت است.»
ملونی خودش هم در داخل و هم در صحنه بینالمللی با منحنی یادگیری شدیدی مواجه است، زیرا تنها به عنوان وزیر جوان در آخرین دولت برلوسکونی در سال 2008 خدمت کرده است.
می توان تصور کرد که بین ملونی و امثال آن همدلی بزرگی وجود نخواهد داشت [French President Emmanuel] سوگند مکرون [German Chancellor Olaf] شولز، حداقل در ابتدا. اما زمانی که به بروکسل میرود، به زودی متوجه میشود که طرفداری از اوربان همیشه منطقی نیست.»
به گفته فدریگا بیندی، استاد علوم سیاسی در دانشگاه تور ورگاتا رم، ملونی میتواند به تجربیات و شبکههایی که در پارلمان اروپا پرورش داده و همچنین عملگرایی که در مسیر مبارزات انتخاباتی از خود نشان داد تکیه کند.
بیندی گفت: «او زن باهوشی است، او سیاست را میداند، بنابراین به خوبی میداند که اگر بخواهد در دولت دوام بیاورد، نمیتواند با نهادهای اروپایی روبهرو شود.»
بیندی همچنین خطر رویارویی با بروکسل بر سر یکپارچگی اروپایی را نادیده گرفت و خاطرنشان کرد که اتحادیه اروپا در ماهها – و شاید سالهای آینده، تحت تأثیر نگرانیهای مبرمتر قرار خواهد گرفت.
او توضیح داد: «در حال حاضر اتحادیه اروپا فقط باید زنده بماند. وی افزود: «زمستان بسیار سختی با ادامه رکود اقتصادی، احتمالاً ناآرامی های اجتماعی و احتمالاً حتی کمبود انرژی برای گرمایش مواجه خواهد شد. قرار نیست سواری سرگرم کننده ای باشد. بنابراین فکر نمیکنم فضای زیادی برای اتحادیه اروپا برای داشتن طرحهای بزرگ وجود داشته باشد.»