طبقه بندی اجتماعی ایرانیان بر اساس وضعیت سیاسی ساسانیان

در دوران حکومت 427 ساله حکومت ساسانی در ایران، شیوه زندگی عمومی ایرانیان و روابط اداری جامعه ایران با تحولات گوناگونی روبرو شد، اما سنگ بنای اصلی ساختار اجتماعی و اداری این کشور، همانی بود که توسط اردشیر بابکون موسس این زنجیره حکومتی. دگرگونی هایی که در یک دوره به وقوع پیوست منجر به تحول ساختار سیاسی و اجتماعی حکومت ساسانی شد و از دوره بعد به افول این حکومت منجر شد.

از دست ندهید: والدین و معلمان در ساسکاتون برای درخواست بودجه برای مدارس دولتی تجمع کردند Globalnews.ca

به گزارش عصر ایران، در نامه تنسر درباره ساختار اجتماعی جدید ایران در زمان ساسانیان آمده است:

«وقتی نوبت ساسانیان رسید، تشکیلات جدیدی در جامعه پدید آمد که بر چهار طبقه بود و تفاوت آن با دوره های قبل این بود که معلمان در طبقه سوم قرار می گرفتند و کشاورزان و صنعتگران نیز در آنجا بودند. . در کلاس چهارم قرار گرفت».

بنابراین طبقه بندی اجتماعی با توجه به موقعیت سیاسی آن زمان به چهار قسمت تقسیم می شود:

کشیش ها

نظامی

کارکنان اداری (معلمان)

جامعه (روستایان، کشاورزان، صنعتگران و شهروندان)

در تاریخ بلعمی آمده است که استرپاشان به معنای کشاورز و کشاورز است که اکثریت مردم ایران در آن زمان را تشکیل می دادند. هر یک از چهار کلاس فوق به چند دسته تقسیم می شدند. طبقه روحانی شامل قضات (دادورها)، علمای دین (مغان)، پس از مغان، موبدان و خربدان و درجات پایین بود.

هر یک از این رده های طبقه روحانی دارای وظایف و مسئولیت هایی بودند. در میان شاخه های دیگر طبقه روحانی، معلمان و معلمان بودند که این کلاس آخر را مگان می نامیدند. موگان را اندرسباران نیز می گویند. مجوس معمولاً واعظی بودند که مردم را تعلیم و راهنمایی می کردند.

اما طبقه نظامی شامل دو طبقه سواره نظام و پیاده بود که هر کدام وظیفه ای داشتند. اصناف مختلف طبقه کارگر نیز کارکردهای متفاوتی داشتند. کارمندان، حسابداران، نویسندگان احکام دادگاه، نویسندگان اجاره نامه و قراردادها، مورخان، پزشکان و ستاره شناسان از جمله طبقه شاغل بودند.

طبقه تودا یا مردم عادی از گروه ها و شاخه های مختلفی مانند نجار، ملوان، تجار و صنعتگران تشکیل می شد.

هر کدام از این چهار طبقه یک رئیس داشتند. در کتاب مفاتیحی العلم دائرةالمعارف ابوعبدالله کاتب خوارزمی در قرن چهارم هجری قمری آمده است که رئیس روحانیت دارای اسامی بوده است: موبدان موبد، رئیس رزمندگان سپهبد، رئیس. از معلمان ایران دبیرباد، رئیس کلاس چهارم وسترپوشان خورشیدی تماس گرفت

هر رئیس یک بازرس داشت که افسر سرشماری کلاس بود. سرپرست دیگری مسئول درآمد تک تک افراد کلاس بود و معلم یا «اندرزبار» در اختیار او بود تا هرکس از کودکی علم یا حرفه ای را بیاموزد و او را قادر به امرار معاش کند.

ایران شناس دانمارکی آرتور کریستنسن (1875-1945) در کتاب «ایران در عصر ساسانیان» درباره ساختار اجتماعی حکومت ساسانی می نویسد:

«در دوره اول ساسانیان تقسیم اجتماعی دیگری رخ داد که بی شک بازمانده دوره اشکانیان بود. نام این طبقات در کتیبه حاجی آباد که به دو زبان نوشته شده دیده می شود.

شاپور در آن نوشته کیفیت تیراندازی خود را در حضور بزرگان (مقامات دولتی)، واسپهران (رؤسای خانواده های پرجمعیت) و ورزاقون ها (بزرگان و آزادگان) شرح داده است. این سنگ نگاره فقط طبقات ممتاز را ذکر می کند و نمی توان با قاطعیت گفت که چه نسبتی بین این طبقه بندی اجتماعی و طبقه بندی چهارگانه ای که قبلاً ذکر کردیم وجود داشته است.

اما شاید دستور مذکور همیشه ثابت نبوده و عوارض خود را داشته است; بنابراین در توصیف طبقات اجتماعی در عصر ساسانیان طبقه بندی چهارگانه ای که ابتدا ذکر کردیم صحیح و قابل اعتمادتر است.

کریستن سن نیز نوشت:

«موبدان زرتشتی سلسله مراتبی داشتند که بسیار منظم بود، اما ما اطلاعات زیادی در این باره نداریم. ماگان طبقه بزرگی از کشیشان پایین را تشکیل دادند. ظاهراً سر معابد بزرگ را لیوان موگانی می گفتند. بالاتر از این طبقه طبقه موبدون و سر همه موبدان را موبدان موبد می نامیدند. دویر در تمام مسائل دینی نظری و فروع عملی آن فتوا می داد و سیاست دینی را بر عهده داشت. در دوره‌هایی از عهد ساسانیان، رئیس هیربادون هیرباد پس از موبد کبیر در مقام اول قرار داشت.

ساسانیان اگرچه ساختار اجتماعی حکومت خود را به تفصیل توصیف و ثبت کرده اند، اما گذشت زمان و مسافت طولانی تاریخی همراه با تخریب طبیعی یا عمدی بسیاری از نوشته های آن زمان، محققان را با مشکل مواجه کرده است. در ترسیم ساختار اجتماعی جامعه ساسانی، دشواری‌های گوناگونی پیش می‌آید و در بسیاری از موارد با پیش‌فرض‌ها و تردیدها نظر خود را بیان می‌کنند.

مسعودی در کتاب مروج الذهب ساختار اجتماعی و سیاسی حکومت ساسانی را از زمان اردشیر تا بهرام غور، یعنی اولین پادشاه تا شانزدهمین پادشاه ساسانیان، این گونه توضیح داده است:

«اردشیر طبقات مردم را سامان داد و هفت طبقه ایجاد کرد: نخست وزیران و سپس موبدان که حافظان امور دینی بودند و قاضی رئیس کل روحانیون بود و متولیان امور دینی بودند. کل کشور و مسئول رسیدگی به دعاوی و چهار مؤسسه اول در خراسان، دوم در مغرب، سوم در منطقه جنوب و چهارم در منطقه شمال.

این چهار اسپهبد متصدی امور ملکوت بودند، هر کدام یک قسمت را بر عهده داشتند و ربع آن را فرمانروا می کردند، سپس آن را در طبقات خوانندگان و خوانندگان و آگاهان به آن ترتیب می دادند. صنعت موسیقی و دیگر پادشاهان سلسله ساسانی که پس از او آمدند و این تصویر بود تا بهرام گور که از اعیان، شاهزادگان، نگهبانان آتشکده ها، مذهبی ها، زاهدان، علمای دین و سایر رشته ها بود. از فلسفه، بلکه طبقه موسیقیدانان و کسانی که در طبقه متوسط ​​بودند.

چون به خوانندگانی که مایه شادی او بودند بسته بود، اردشیر بابکان را از این بابت سردرگم کرد. پادشاهان پس از او این گونه بودند تا خسروی نشیروان که مرتبه شعرا را به ترتیبی که در زمان اردشیر بابکون بود برقرار کرد.

خسروی نشیروان یا انوشیروان بیست و سومین پادشاه ساسانیان از میان 41 پادشاه این سلسله بود. به طور کلی اهالی موزیکی در زمان ساسانیان در خوری جایگاهی داشتند و در زمان هفت پادشاه در رفعت جایگاه ویژه ای یافتند.

این نکته به خوبی نشان می دهد که سطح تمدن ایرانیان بالا بوده است; زیرا ادای احترام به موسیقی که حاکمان نیز محصول حذف بدوی و عقب ماندگی فرهنگی هستند. متأسفانه پس از حمله اعراب حجاز به ایران، موسیقی در این سرزمین حرام شد و زندگی زیرزمینی پیدا کرد.

اما در دربار خلفای عباسی که متعلق به قرن دوم هجری بودند، تحت تأثیر ایرانیان و سایر ملل و البته ریشه عرب خودشان، به موسیقی ارزش جدیدی داده شد، اما حتی این خلفا نیز نتوانستند موسیقی اثر رسمی تمدن اسلامی دیگر.

در موردی دیگر از مناسبات اقتصادی عصر ساسانی می نویسیم و زندگی اجتماعی ایرانیان را در این دوره طولانی تاریخی بیشتر تحلیل خواهیم کرد.

Tiana Fitzpatrick

دوست حیوانات در همه جا. متخصص موسیقی برنده جایزه. کافه قهوه. ارتباط دهنده. کاوشگر. متعصب الکل

تماس با ما