مایکل آر. جکسون و جاکلبی ساتروایت در مورد ساخت هنر در فرهنگ در حال تغییر

ام آر آی: برای من، این سؤال را ایجاد می کند که مردم من چه کسانی هستند. این گفتگو را با گفتن اینکه احساسات پیچیده ای داشته ام و این بخشی از آن است، شروع کردم. فکر می‌کردم می‌دانم مردم من چه کسانی هستند، اما اکنون احساس می‌کنم کمی تنها هستم.

از دست ندهید: من نمی خواهم این زمان زیادی را صرف سندبلاست کنم. در مورد شما چطور؟

من به تماشای فیلم “هجوم بدن ربایان” (1978) ادامه می دهم، زیرا ایده افراد غلاف در من طنین انداز می شود – این ایده از افرادی که همین کار را انجام می دهند و سعی می کنند شما را شبیه آنها کنند. چیزی در من وجود دارد که می‌گویم: “من نمی‌توانم به کسی اعتماد کنم، زیرا ممکن است مرا به سمت برخی از چیزهای افراد غلاف بکشاند – من قبلاً یک فرد غلاف بوده‌ام. و مانند پارانویا به نظر می رسد، اما من همچنین می بینم که مردم چگونه ناسازگار هستند زیرا می بینم که چگونه می توانم ناسازگار باشم. وقتی به دیگران نگاه می‌کنم که نمی‌دانند چگونه می‌توانند ناسازگار باشند، نگران می‌شوم که چگونه می‌توانیم پیشرفت کنیم در این دنیای خودفریب که دائماً ایده‌هایی از فرهنگ، سیاست و هر چیز دیگری به شما تحویل می‌دهد، که عمداً سعی می‌کند شما را بی‌اطلاع نگه دارد. سردرگم.

JS: من همیشه از پاک کردن استقبال کرده ام و دائماً سعی می کنم پوسته ها را تغییر دهم. من یک بررسی موزه سیار داشتم که در Carnegie Mellon شروع شد [in 2021] و وقتی به آن نظرسنجی رفتم، تقریباً گریه کردم. من یک اتاق کامل از آثار هفت سال پیش را دیدم که برای شخصی که امروز هستم کاملاً خارج از چارچوب بود. اما آنها بخشی از من بودند. قرار است هفت سال دیگر را صرف ساختن چیزی کنم که نمایانگر مرحله‌ای باشد که اکنون در آن هستم و آن آثار با یکدیگر گفتگو خواهند کرد. کاری که من یاد گرفته ام این است که بهم ریخته باشم: چیزی به نام اشتباه وجود ندارد، زیرا همه چیز را می توان از نو متن کرد.

ام آر آی: بخش دشوار آن زمانی است که افراد دیگر سعی می کنند شما را به آنچه گفتید به عنوان مدرک در دادگاه افکار عمومی نگه دارند. [assessing] چه منافق باشی چه نباشی

فرهنگ رسانه های اجتماعی به طرز وحشتناکی با هنر و سرگرمی ساخته شده، نحوه مشاهده و نحوه تولید آنها پیوند خورده است. بسیاری از صدای من به عنوان یک نویسنده در رسانه های اجتماعی و به طور خاص فیس بوک توسعه یافته است. اون جعبه ای که نوشته بود “تو فکرت چیه؟” من آن را به عنوان یک چالش شخصی در نظر گرفتم. من یک کاتالوگ از هر فکری که تا به حال داشته ام دارم. گاهی اوقات دلم می لرزد چون نمی دانم آن شخص کی بود، اما این بخشی از پیشرفت من بود.

JS: منظورم این است که دنیا درد دارد، به خصوص بعد از همه گیری، که بسیاری از مشاغل از دست رفت و انزوا باعث بیماری روانی زیادی شد. ما در نسل انتقام هستیم [But] که جایی برای رشد هنرمندان باقی نمی گذارد. ما داریم آدم‌های مشکل‌ساز را ریشه کن می‌کنیم، انگار کسی که سنگ پرتاب می‌کند مشکل‌ساز نیست. اما همه هستند.

این مصاحبه ویرایش و فشرده شده است.

Roy Christensen

متخصص اینترنت دانشجو. نینجا فرهنگ پاپ. علاقه مندان پرشور توییتر.

تماس با ما