مور: همانطور که واکر پرسی رمان نویس زمانی در مورد یک مبشر تلویزیونی سرکش زمان خود گفت: «فقط به این دلیل که جیمی سواگارت به خدا اعتقاد دارد به این معنا نیست که خدا وجود ندارد».
کریستوفر: من یک لحظه پیش شما را مسخره کردم و گفتم که عیسی به نظر چپ میانه است. شوخی کردم اما کمی. عیسی می گوید: وای بر شما که ثروتمند هستید. او به فرد ثروتمند توصیه می کند که «هرچه داری را بفروش و به فقرا بده» و توضیح می دهد که «شتر از سوراخ سوزن راحت تر از آن است که ثروتمند به ملکوت خدا وارد شود». یک جورهایی چپ به نظر می رسد، اینطور نیست؟
مور: عیسی برای مردم اطراف خود – گاهی پیروان خودش – ناامید بود، زیرا او با برخی از جناحهای سیاسی یا ملیگرا یا جناحهای دیگر «صف» نمیشد. هنگامی که مردم می خواستند او را پادشاه کنند، او به کوه ها رفت. به همین دلیل است که او هم مالیات گیرندگان – همکار امپراتوری روم – و هم متعصبان – کسانی که خواهان رهایی از امپراتوری بودند – را پیروان خود می شمرد.
مسیحیان انجیلی در سراسر جهان تقریباً در هر نقطه از طیف سیاسی و ایدئولوژیک یافت می شوند. اکثر مردم سکولار، وقتی به انجیلی ها و سیاست فکر می کنند، تمایل دارند فقط به انجیلی های آمریکایی سفیدپوست فکر کنند، در حالی که انجیلی های سیاه پوست، اسپانیایی تبار و آسیایی آمریکایی را نادیده می گیرند، البته به اکثر انجیلی ها که هرگز پا به آمریکای شمالی نگذاشته اند.
عیسی در برخی موارد “چپ” و در موارد دیگر “راست” به نظر می رسد. به همین دلیل است که وقتی واقعاً به صحبت های او توجه می کنیم، همه ما در یک مقطع زمانی ناراحت می شویم. او فقط حاضر نیست یک طلسم سیاسی “مفید” برای کسی باشد.
کریستوفر: دو مورد از مسائل اخلاقی اصلی که انجیلی ها در چند دهه اخیر با آن مرتبط بوده اند، خصومت با سقط جنین و همجنس گرایان است. عیسی هرگز مستقیماً در مورد هیچ کدام صحبت نکرد، اما او صریحاً در مورد مخالفت با طلاق و طرفدار دادن تمام پول خود صحبت کرد. پس چرا ایمان را به وسواس در مورد سقط جنین و عاشقان همجنس ربوده؟
مور: این فرض واقعاً درست نیست. عیسی درباره موضوع ازدواج – هم از نظر تعریف و هم از نظر ماندگاری آن صحبت کرد. من با سقط جنین مخالفم به همان دلایلی که مخالف جدا کردن کودکان مهاجر از مادرانشان در مرز هستم. من فکر نمیکنم ارزش یک فرد را بر اساس قدرت یا «قابلیت زندگی» او تخمین بزنیم. هنگامی که به او گفته شد “همسایه خود را مانند خود دوست بدار”، یکی از پرسشگران از عیسی پرسید: “همسایه من کیست؟” وقتی متوجه میشویم که این سؤال را میپرسیم – چه در مورد یک زن باردار، فرزند متولد نشدهاش، یک خانواده پناهنده، فردی که از ایدز رنج میبرد یا هر کس دیگری – در حال حاضر در عشق ورزیدن دچار شکست شدهایم. ما می توانیم، و باید، همه آنها را دوست داشته باشیم.